سلام ، دقیقا من الان ۳۰ سالگی را دو روز است که تمام کرده ام ! حدود ۱۱ ماه است مادری میکنم در حق پسری فرشته خوی ، مهربان ، نازنین و دوست داشتنی که نفس من و حمید به نفسش بند شده و هر روز شیرین تر ، شیرین زبان تر ، دلبری هایی ناب تر از خود نشان میدهد و برده امان از دل و دین ما !
این روزها شهر شلوغ است ، حال بد محیط زیست ما ، الودگی هوا ، بی بارانی و زلزله گرانی و هرج و مرج شهر ارامش و امنیت را نشانه گرفته ، من در این لحظه در نقش یک انسان بالغ در جامعه خواستار حق و عدالت هستم اما از هرج و مرج بیم دارم به عنوان مادر فرزندم ! هیچ گاه جنگ و ناامنی تصمیمات درستی نبوده و نخواهد بود ، اول باید از خودمان شروع کنیم ، خودمان دزد و فاسد نباشیم ، عوام فریبی نکنیم ، با نام دین و اعتقاد تاراج نکنیم ، رحم کنیم ، همراه باشیم ، بگذریم ، حرف حق و راست و صادق بزنیم ، درستکار باشیم ،دزد را رسوا کنیم ، فاسد را رسوا کنیم . نگذاریم با نام دین و اعتقاد تاراجمان کنن ، از حرف حق و راست و درستکار دفاع کنیم ، مطالبات خود را شفاف ، روشن و یه حق بخواهیم ،
حق گرفتنی است ،
کاش از تاریخ ورس بگیریم ، شتاب زده و ناپخته عمل نکنیم ، کاش از تادیخ درس بگیرن ، هیچ قدرتی به هیچ احدی وفا نکرد ، ای کاش اشتی ملی ، معیشتی عالی ، فعالیت خودانگیخته و رونقی چشم گیر رخ دهد ،
از خودمان شروع کنیم .