با کلی آرزوی خوب و دوست داشتنی واسه همه ی آدمهای خوب و دوست داشتنی این آسمون زمینی
سال نو همگی پیروز و مبارک
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلام !
یک هفته ی دقیق مونده به پایان و شروع یه آغاز !
حاله من عالیه .
فوق العادم !
میم و نون سرشاز از ذوق و شوق !
امسال واسم مثله یه چشم بهم زدن گذشت !اتفاق خاص و ویژه ایی نداشت جز کار و در آمدم که شاید اینقدر ناچیز و پیش پا افتاده باشه که نشه جز خواص این سال ازش یادی کرد !
آشنایی با بهشت گمشده و سرزدن های ماهانه بهش و کشور و بی بی شهربانو و ... گریه ها و یادها
گروه و سرپرستی گروه و کارهای بزرگ و آرمانی !
نامه و رویای تحول و تحقق یه ایده و انتظار و انتظار و انتظار به امید پاسخ !
من امسال خطا نداشتم !ایده آل بودم نسبتا (تا اونجایی که البته یادمه شایدم داشتم اما تو این لحظه یادم نیست )
مامان و بابا بهم افتخار می کنند و تونستم با لوح تقدیر ها و جوایز حداقل کاری که از دستم بر می آمده را بکنم تا سربلندشون کنم و این منو از هر چیز دیگه شادتر می کنه
مورد احترام همه هستم از حراست و خدمه دانشگاه تا دوستان وهمکلاسی ها و هم دانشگاهی ها ومحل کار و خانواده و اساتید و حتی کسانی که با کارها و رفتار من مخالف هستند و قبولم ندارند ( این از هر چیزی واسه من با ارزش تره )
به خیلی ها کمک کردم .هر کمکی که از دستم بر می آمد .روی خیلی ها تاثیر گذار بودم (همه سنی و همه قشری ).کلی قصه گو بودم !کلی کتاب تبلیغ کردم ! بهترین کارهایی که کردم و ازش واقعا لذت بردم )( قیافه ی پسره تو نمایشگاه و تشکر صمیمانه و سرشار از شرمش و قیافه و چشمای قشنگ اون دختر بچه دست فروش و خنده ی معصومانه اش همیشه جلوی چشممه و بهترین پاداشه واسم .به خاطر حس قشنگی که بهم می ده ) (تو همه ی این لحظه ها گویی رسول بودم و رسالتم را انجام می دادم و این حس مقدس ترین حسیه که تا امروز تجربه کردم. احساس خوشایند الهی بودن )
با این تعریفها امسال خودش خیلی خاص بوده ! چون میم و نون همیشه خالی من الان سرشار از ذوق و شوق و عشقه !
پس جمله ی اول تعریف هامو اصلاح می کنم
امسال واسم مثله یه چشم بهم زدن گذشت !کلی اتفاق خاص و ویژه داشت !
و این همه را مدیون زمان و سال 88 ام
من سال جدید را باخدا آغاز می کنم
من سال جدید را سرشار و پر از عشق و محبت و دهش و آشتی شروع می کنم .
من سال جدید را با ذوق و شوق و امید و انتظاری شروع می کنم
من سال جدید را با خودی شروع می کنم که مهربونه که سرشار از احساس پاک و صمیمانه و بخشش ونیکی و خوش گویی و خوش بینی از دیگران است شروع می کنم
پ.ن: خواب پریشب خیلی حس قشنگی بهم داد . خدا لبخند می زد و من در رضایت تمام بودم . شکرت
پ.ن: مارجانیکا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت به خاطره همه چیز و بیشتر به خاطر آرامش روحم
دوستت دارم خدا .هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا.مرسی
پ.ن : آخرین تلاطم روحمم آروم کردم و آلان روحم در نهایت آرامشه و الهیه . شکرت خدا جونی
بوس بوس بوس
با من نیست ! درست مثل من که با هیچ کس نیستم !
دلم غافلگیری می خواد ! یه حیوون خونگی می خواد ! یه پرنده یه همستر یه لاک پشت یه اردک من دلم فضای دو نفره می خواد ! من دلم یه هیجان می خواد.یه کار جدید که در گیرم کنه اساسی و یا از نظر علمی یا از نظر پولی حسابی باشه (یکی اش هم باشه کفایت می کنه ! دو تاش باشه چه بهتر !!!!)
من دلم بحث داغ می خواد !من دلم خواب می خواد ! خواب دیدن می خواد
من دلم خیلی چیزها می خواد !
من دلم مارجانیکا می خواد .
من دلم می خواد یه جور بشه که اینجوری نباشه
من دلم هوای خواستن دارد و تو ای کاش مرا می فهمیدی
من دلم زمستون سرد می خواد !برف می خواد بارون شر شر می خواد .
من دلم رفتن می خواد ! من دلم یه عالمه غر غر می خواد و یه نفر که بشینه تا هر وقت من خواستم به غر غرام گوش کنه !مهربون باشه در ضمن !!!!
دِهَ!!!!!!!!!!!!!!!چه دختر لوسی شدم من !!!اه اه اه !!!!!!
-------------------------------------------------------------------------------------------
ماجراهای مزرعه ی ما !!!!!
با اینکه تو مزرعه خیلی خسته می شیم مثل یه کارگر به تمام معنا بیل می زنیم و کار می کنیم اما همه ازش لذت می بریم و برامون جالبه
اول صبح ! بیل رو شونه بدو بدو تو مزرعه به صف !!!
بعد بیل ها فرو تو زمین بدو تا آخر مزرعه برگرد و بیلت ر ا بردار و خبر دار ! گوش دادن به صحبتهای استاد و بعد با تراکتور شخم زدن زمین !!!!! بلافاصله بعد شخم بدو بدو با بیل کلوخه ها را نرم کردن و سخت و سفتهاشو با دست جمع کردن و ریختن از کرت بیرون !!! بعد با بیل مرز بستن !!!!
بعد شیار کشیدن و بذرپاشی !!!!و بعد روی بذر ها را پوشوندن !!!!!!
بدو بدو برو اون سر مزرعه با بیل جو ی ساختن گود کردن و سد کردن و باز کردن و هدایت آب به سمت کرت !بعد پر شدن یه قسمت کرت بستن سرش !باز کردن سر دیگش و هدایت آب به بقیه قسمت ها !!!!!! در پایان بیل رو شونه ناظر تمام مزعه و خرسند از این همه کار و در رفتن خستگی با دیدن کرت هایی پر از آب !!!!
همه ی همه اش دسترنج خودمونه !!!
امروز گلرنگ و آفتاب گردان و کلزا و باقالا و اسفناج و ماش و یه چی دیگه که اسمش یادم رفته کاشتیم
پاهام داره ضعف می ره از خستگی !!!
من عاشقه رشته ام هستم و برام خیلی مایه ی افتخاره که این کار ها را انجام می دم (ما علاوه بر این کارها کلی کار دیگه هم انجام می دیم !تو آزمایشگاه !پشت کامپیوتر و با نرم افزار و رو کاغذ و تو نقشه !!!! ولی من عاشقه (صحرا و ژنز) و (مزرعه و کشت و کارم )
اما خداییش بیل زدن خیلی سخته ها کمرم درده !!!!!
سلام !
من امروز کلی غافلگیر شدم !
کلی خوشم بوده !
بچه های گروه به قوله دکتر ج (کمیته پژوهشی !!!!!) واسم یه کتاب ایران خریدن! عکس های کل نقاط دیدنی ایران را داره !
کلی غافلگیرم کردند ! قشنگی اش به اینه که همشون روش را امضا کردند !
من خوشحالم و خوشبخت به خاطر داشتن همچین همراهان و همنوردانی !!!
هوراااااا !
دستشون درد نکنه !
حس قشنگی دارم امشب ! به پاس لطف و بزرگواری و محبت بچه ها !!!!!
امیدوارم این گروه به هدفهای خودش برسه
----------------------------------------------------------------------
روزی اگه تصمیم به خودکشی گرفتم دماغم را می گیرم و صبر می کنم تا خفه بشم !!!!
می دونی چرا این راهو انتخاب می کنم ؟
چون این تنها روشی که اگه واقعا تصمیم مردن داشته باشی می کشدت ! یکم که نگه داری اگه مصمم نباشی نفس می کشی دوباره!!!!!
تو این روش هم خدا نمی تونه منو تو برزخ نگه داره ! چون من با ارادم تصمیم گرفتم زندگی ام را پایان بدم !و این جزیی از ارادمه و خدا باید بپذیره من مختار بودم تو انتخاب سرنوشت خودم !تازه این روش جنون آنی و تصمیم از سر زیر دل زدن خوشی ها بر نمی داره !!!باید تو تصمیمت مصمم باشی و واقعا خواستار اینکه به زندگی جسمت پایان بدی !!!!!
همین !!!!
اینم از تصمیم کبری من !!!!!